کد قالب کانون امام سجاد علیه السلام

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 160
بازدید دیروز : 91
بازدید هفته : 1238
بازدید ماه : 15350
بازدید کل : 24019
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 28 تير 1403

امام سجاد علیه السلام

 علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به سجاد(ع)، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد گردید و در سال 94 با سمی که از طرف ولید بن عبد الملک به او داده شد، به شهادت رسید. (1) اگر تولد امام در سال 38 هجری باشد، آشکار است که امام، بخشی از حیات امام علی(ع)و نیز دوران امامت امام مجتبی و امام حسین(ع)را درک کرده و ناظر تلاش معاویه برای تحت فشار گذاشتن شیعیان در عراق و دیگر نقاط بوده است. اما برخی از نویسندگان با توجه به اخباری که در جریان واقعه طف نقل شده، سن امام را کمتر از آنچه مشهور است، دانسته و تولد امام را در حدود سال 48 گفته اند. این اخبار حاکی از آن است که پس از شهادت امام حسین(ع)و یارانش، افرادی قصد به شهادت رساندن امام سجاد(ع) را داشته اند، اما عده ای به سبب نابالغ بودن آن حضرت از قتل وی جلوگیری کردند. حمید بن مسلم، که خود در کربلا حضور داشته، می گوید: شمر برای کشتن امام سجاد آمد، اما من با استناد به اینکه او کودک است، از کشته شدن او جلوگیری کردم. (2) همچنین نقل شده که وقتی عبید الله تصمیم به قتل امام سجاد(ع)گرفت، از برخی خواست تا علایم بلوغ را در او جستجو کنند. وقتی آنها شهادت به بلوغ او دادند، حکم قتل او را صادر کرد. اما امام با گفتن این سخن که اگر تو مدعی «قرابت »با خاندان پیامبر(ص)هستی(به عنوان نوه ابو سفیان!)می باید مردی را به همراهی این زنان تا مدینه بفرستی، ابن زیاد را در شرایطی قرار داد تا از تصمیم کشتن وی منصرف شود. (3) در خبر دیگری آمده است که حضرت زینب - سلام الله علیها - از کشته شدن امام سجاد(ع)جلوگیری کرد و فرمود: اگر قصد کشتن او را دارند، اول باید او را بکشتند. (4) جاحظ نیز در بر شمردن خطاهای امویان اشاره به بی حرمتی به امام سجاد در جستجوی علایم بلوغ پس از واقعه کربلا کرده است. (5) اگر این اخبار درست باشد، (6) می باید سن امام کمتر از آن چیزی باشد که مشهور است. زیرا نهایت سن بلوغ پانزده سال است و بناچار طبق این اخبار شرایط به گونه ای بوده که سنی در همین حدود را اقتضا می کرده است.

گرچه این اخبار در منابع متعددی نقل گردیده، اما شواهدی وجود دارد که مانع از قبول آنهاست، اولا اینکه مشهور مورخان و سیره نویسان تولد آن حضرت را در سال 38 یاد کرده اند که بر مبنای آن، سن امام در جریان واقعه کربلا، 23 سال دانسته شده است. ثانیا اخبار پیشگفته از چشم مورخان صاحب نظر به دور نبوده و در همان قرون نخست تعارض آنها با نقل مشهور، که صحت آن برای آنها محرز بوده، روشن بوده و مورد نقد قرار گرفته است.

محمد بن عمر واقدی، از مبرزترین راویان اخبار تاریخی اهل سنت، بعد از نقل این کلام از امام صادق(ع)که فرمود«علی بن الحسین(ع)در 58 سالگی رحلت کرد، می نویسد: این گفتار بر آن دلالت دارد که امام سجاد(ع)در حالی که 23 یا 24 سال داشته در کنار پدرش در کربلا بوده است. از این رو قول کسانی که او را«صغیر»دانسته و نابالغ معرفی کرده اند، درست نیست. حضرت در کربلا مریض بود و به همین علت در جنگ شرکت نکرده است. در این صورت چگونه می توان پذیرفت که او نابالغ بوده است، این در حالی است که فرزندش، ابو جعفر محمد بن علی باقر، جابر بن عبد الله انصاری را زیارت و از او حدیث نقل کرده است، در حالی که جابر در سال 78 هجری رحلت کرده است. (7) ثالثا از برخوردهایی که امام سجاد(ع)با عبید الله بن زیاد و حتی یزید بن ابی سفیان داشته، چنین بر می آید که سن آن حضرت بیش از مقداری است که در نظر اول بیان شده و آمده است که در کربلا سخن از بلوغ یا عدم بلوغ او به میان آمده باشد. موقعیت و زمینه ای که برای منبر رفتن آن حضرت فراهم شد، به نوبه خود می تواند حاکی از سن و سالی باشد که چنین شرایطی را ایجاب کرده است. برای کسی که هنوز در بلوغ او تردید است، نمی توان چنین موقعیتی را، که از سوی یزید در اختیار او نهاده شد، پذیرفت.

رابعا روایات متعددی که در منابع تاریخی درباره تولد امام باقر(ع)آمده، حاکی از آن است که امام در چهار سالگی در کربلا حضور داشته و کسی در این روایات تردیدی نکرده است. در صورت پذیرش این اخبار، چاره ای جز قبول قول مشهور، با تفاوت یکی دو سال کمتر یا بیشتر نداریم.

آخرین سخن آن که کسانی چون بیهقی در لباب الانساب سه قول(سالهای 33، 36، 38) برای سال تولد امام ذکر کرده اند که هر سه آنها بی ارتباط با قول پیشگفته است. سال 33 را ابن عساکر یاد کرده است. (8) و زهری نیز گفته است که علی بن الحسین در حالی که 23 داشت، در کربلا کنار پدرش بود. (9) از مسائل اختلافی دیگر که تحقیق درباره آن چندان بی ثمر نیست، یافتن نام و نسب دقیق مادر امام سجاد(ع)است. متاسفانه با تحقیقات دامنه داری که بعضی از نویسندگان درباره این موضوع کرده اند، هنوز نمی توان نظر دقیقی داد. تولد امام سجاد از مادری از شاهزادگان ساسانی، در این اواخر، بیشتر از آن رو مورد تکذیب قرار گرفته است. به این دلیل که مبادا دشمنان تشیع، با استناد به آن، نشر تشیع در ایران را بسته به وابستگی خاندان ائمه با ساسانیان، از طریق دختر یزدگرد سوم، که ادعا شده مادر امام سجاد(ع)است، عنوان کنند. استاد شهیدی در اثر پیشگفته، بخش عمده نقلهایی را که در این باره وجود داشته، آورده و مورد نقادی قرار داده است. اضافه بر آن، اخبار محدودی نیز که حاکی از«ام ولد»بودن مادر حضرت سجاد(ع)است، در دست است. علی رغم همه اختلافاتی که در این نقلها وجود داشته و یا ناسازگاری برخی از آنها با اخبار فتوحات و غیره، این امر مسلم است که اصل خبر، شهرت بسزایی داشته و در کهنترین متون شیعه، همچون وقعة صفین، تاریخ یعقوبی و بصائر الدرجات، که همگی در قرن سوم تالیف شده، آمده است. در کافی نیز روایتی از امام صادق(ع)نقل شده است. (10) همین طور، قاضی نعمان نیز در قرن چهارم این خبر را گزارش کرده است. (11) ما در جای دیگر رابطه این قضیه را با نشر تشیع بررسی کرده و با پذیرش اینکه تردید در اصل ماجرا وجود دارد، توهم ارتباط بین آنها را، به گونه مناسب بررسی کرده ایم. (12) بر طبق نصوصی که محدثین شیعه در کتب روایی نقل کرده اند، امام سجاد(ع)جانشین و وصی پدرش حسین بن علی(ع)است. این نصوص را مرحوم شیخ کلینی در کافی و شیخ حر عاملی در اثبات الهداة و دیگران روایت کرده اند. احادیثی نیز که از پیامبر(ص)در مورد اسامی ائمه شیعه روایت گردیده، مؤید این مطلب است. صرف نظر از آن، پذیرش امام سجاد(ع)در جامعه شیعیان و مقبول بودن امامت آن حضرت در طی تاریخ، خود شاهدی اصیل بر صدق این وصایت است. تنها شبهه ای که در آن برهه برای شماری از هواداران اهل بیت(ع)به وجود آمد، مساله امامت محمد بن حنیفه بود که پس از این، به صورت مختصر بدان خواهیم پرداخت. همچنین بر طبق نصوص شیعه، وجود وسائلی چون شمشیر و یا زره رسول الله(ص)می بایست نزد ائمه باشد که وجود اینها در نزد امام سجاد(ع)، حتی در منابع اهل سنت بصراحت ذکر شده است. (13) دوره ای که امام سجاد(ع)در آن زندگی می کرد، دورانی بود که همه ارزشهای دینی دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته و مردم یکی از مهمترین شهرهای مذهبی(مدینه)، می بایست به عنوان برده یزید با او بیعت کنند. احکام اسلامی بازیچه دست افرادی چون ابن زیاد، حجاج و عبد الملک بن مروان بود. حجاج، عبد الملک را مهمتر و برتر از رسول الله(ص)می شمرد!و برخلاف نصوص دینی از مسلمانان جزیه می گرفت و با اندک تهمت و افترایی مردم را به دست جلادان می سپرد.

در سایه چنین حکومتی آشکار است که تربیت دینی مردم تا چه اندازه تنزل کرده و ارزشهای جاهلی چگونه احیا خواهد شده است. امام سجاد(ع)در این شرایط، انسانی اهل عبادت بود که مهمترین تاثیر اجتماعیش در ایجاد پیوند مردم با خدا به وسیله دعا بود. شخصیتی که همه مردم تحت تاثیر روحیات و شیفته مرام و روش او بودند. بسیاری از طالبان علم راوی احادیث او بودند و از سرچشمه پرفیض او، که برگرفته از علوم پیامبر(ص)و علی(ع)بود، بهره می جستند. محمد بن سعد مورخ و عالم اهل سنت، امام(ع)را این گونه توصیف کرده است: «کان علی بن الحسین ثقة مامونا کثیر الحدیث عالیا رفیعا ورعا». (14) شافعی در رساله ای که درباره حجیت خبر واحد نوشته، آورده است: «وجدت علی بن الحسین - و هو افقه اهل المدینة - یعول علی خبر الواحد» (15) ، علی بن حسین(ع)که فقیه ترین مردم مدینه است، بر خبر واحد تکیه می کرد. ابن شهاب زهری، علی رغم وابستگیش به امویان و حتی با وجود کینه ای که بین امویان و شیعیان وجود داشت، از عالمان زمان امام سجاد(ع)است که با ولع تمام از امام بهره گرفته و حضرت را با عبارات زیادی ستوده است. زهری در نامه ای که از سوی امام بدو نوشته شد، مورد نصیحت قرار گرفته تا موقعیت خود را به عنوان وسیله ای در دست حاکمیت امویان مورد تجدید نظر قرار دهد. (16) وی یک بار نیز از سوی امام سجاد(ع)به خاطر اهانت به علی بن ابیطالب(ع)مورد سرزنش قرار گرفت. (17) در عین حال، او همچنان راوی علوم امام سجاد(ع)بود، چنانکه در کتابهای مختلف منقولات او را آورده اند. (18) اضافه بر این، او شیفته عبادت امام سجاد(ع)و خلوص حضرت بود. نقل شده: «کان الزهری اذا ذکر علی بن الحسین یبکی و یقول: زین العابدین ». (19) همچنین از او نقل کرده اند: «علی بن الحسین اعظم الناس منة علی » (20). و نیز می گفت: «ما رایت احدا افقه من علی بن الحسین ». (21) ستایش زهری از امام سجاد(ع)تا اندازه ای بود که برخی از مروانیان به او می گفتند: یا زهری!ما فعل نبیک، یعنی علی بن الحسین. (22) از میان دیگر محدثین، ابو حازم می گفت: «ما رایت هاشمیا افضل من علی بن الحسین و لا افقه منه ». (23) از جاحظ نیز نقل شده است که می گفت: «درباره شخصیت علی بن حسین، شیعی، معتزلی، خارجی عامی و خاصی همه یکسان می اندیشند و هیچ کدام تردیدی در برتری و تقدم او(بر سایرین) ندارند». (24) چنانکه بعدا اشاره خواهد شد، از دلایل مهم شهرت امام و محبت او در میان مردم، انتشار جملات زیبای امام سجاد(ع)در قالب دعا بود که همه را به خود جذب می کرد. سعید بن مسیب، از محدثین مشهور، درباره امام سجاد(ع)می گفت: «ما رایت اورع من علی بن الحسین ». (25) هیچکس را با تقواتر از علی بن حسین ندیدم. امام در زمان خویش به نامهای «علی الخیر»، «علی الاغر»و«علی العابد»شهرت داشت. (26) مالک بن انس نیز بر این باور بود که(در آن زمان)در میان اهل بیت رسول الله(ص) کسی همانند امام سجاد(ع)نبوده است. (27) ابن ابی الحدید درباره اش می گوید: «کان علی بن الحسین غایة فی العبادة ». (28) آن حضرت را که اهل سجده بود و آثار آن بر پیشانیش ظاهر بود، «ذی الثفنات »می گفتند. (29)

ابن حبان درباره امام سجاد(ع)می گوید: و کان من افاضل بنی هاشم من فقهاء المدینة و عبادهم. . . یقال علی بن الحسین سید العابدین فی ذلک الزمان. (30) ابو زهره نیز می نویسد: «فعلی زین العابدین کان امام المدینة نبلا و علما». (31) آورده اند که وقتی آن حضرت وضو می گرفت، رنگ چهره اش دگرگون می شد. وقتی علت را می پرسیدند، فرمود: «اتدرون بین یدی من اریدا ان اقوم »، (32) آیا می دانید که در برابر چه کسی می خواهم بایستم؟و گفته شده است که در وقت نماز چهره امام دگرگون شده و رعشه بر اندامش بود. وقتی علت را پرسیدند فرمود: انی ارید الوقوف بین یدی ملک عظیم. (33) در وقت نماز به هیچ چیز توجه نداشت. یکبار در وقت نماز، دست فرزند امام شکست، او از درد فریاد می زد، شکسته بند آوردند و استخوان دست را جا انداخت و فرزند امام از درد فریاد می کشید. بعد از آن امام دست بچه را دید که به گردنش آویزان است، در آن وقت بود که تازه متوجه شد که دست بچه شکسته است. (34) زمخشری می گوید: زمانی علی بن الحسین(ع)به قصد وضو گرفتن دستش را در آب برد، در آن حال: ثم رفع راسه الی السماء و القمر و الکواکب، ثم جعل یفکر فی خلقها حتی اصبح و اذن المؤذن و یده فی الماء، امام سرش را به آسمان و ماه ستارگان بلند کرده و در آنها به تفکر پرداخت، تا آن که صبح شده و در حالی که مؤذن اذان می گفت، هنوز دست امام در آب بود. (35) زمانی که از خدمتکار او خواستند تا او را توصیف کند، گفت: «من هیچگاه در روز برای او طعامی نیاوردم و در شب بستری برای او نگستردم ». (36) و آورده اند که روزی به هنگام نماز، ماری به سمت آن حضرت حرکت کرد، اما او تحرکی به خود نداد. مار از میان دو پای امام عبور کرد و او از جایش تکان نخورد و رنگش عوض نشد. (37)

در دادن صدقه و رسیدگی به محرومین نیز زبانزد بوده و پس از شهادت او معلوم گردید که صد خانواده از انفاق و صدقات او زندگی می کرده اند. (38) به نقل امام باقر(ع)، امام سجاد(ع)شبانه، نان بر پشت مبارکش گذاشته و در تاریکی شب برای فقرا می برد، و می فرمود: صدقه در تاریکی شب، آتش غضب خداوند را خاموش می کند. (39) مردم نیز علاقه بدو داشتند و لذا در روایات آمده که قراء به سوی مکه راه نمی افتادند تا آن که امام سجاد(ع)خارج شود و آنگاه به دنبال او هزار سواره به راه می افتاد. (40) زمانی امام، با لباس نیکویی از خانه خارج شد. پس از آن فورا به خانه برگشت و صدا زد: همان لباس قبلی مرا بیاورید، گویی علی بن حسین نیستم. (41) وقتی که سواره از کوچه های مدینه می گذشت، هیچ گاه نمی فرمود: راه راه، تا کسی کنار رود. عقیده ایشان بر این بود که راه مشترک است و من حق ندارم دیگران را کنار بزنم و خود بروم. (42) از فرزندش امام باقر(ع)نقل شده است که پدرم دو بار اموال خویش را در راه خدا تقسیم کرد. (43) آن حضرت در وقت مرگ محمد بن اسامة بن زید، بر بالین او بود. در آن لحظه محمد سخت می گریست. امام علت گریه او را پرسید. محمد گفت: پانزده هزار درهم بدهی دارم. امام فرمود: بر عهده من نگران مباش. (44) اینها گوشه ای از فضایل امام سجاد(ع)بود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شهادت ها